انجام پایان نامه با موضوع مطبوعات ورزشی
در این بخش با ارائه نمونه نتیجه گیری نحوه انجام پایان نامه با موضوع مطبوعات ورزشی را سعی داریم آموزش دهیم. علاقه مندان به انجام پایان نامه با موضوع مطبوعات ورزشی می توانند با ذکر منبع از این نمونه کار در انجام پایان نامه با موضوع مطبوعات ورزشی خود استفاده نمایند.
نتیجه گیری
انجام پایان نامه با موضوع مطبوعات ورزشی جاری بعد از بررسی مفاهیم روزنامه نگاری حرفه ای و جنجالی به علاوه نظریات چارچوب بندی، کارکردگرایی، زمان زدگی و میدان به بررسی آماری روزنامه های منتخب یعنی پنج روزنامه خبرورزشی، گل، ایران ورزشی، استقلال جوان و پرسپولیس پرداخت. بعد از استخراج داده های آماری، توصیف و تحلیل آنها به نتیجه گیری در مورد سوالات اصلی تحقیق با توجه به چارچوب های مفهومی و نظری می-پردازیم.
در بحث های مربوط به اصول روزنامه نگاری و نگارشی، با وجود تاکید روزنامه نگاری حرفه ای به عناصر چرا و چگونه، به ترتیب 4 ٪ و 5 ٪ اخبار روزنامه ها به این دو عنصر خبری اختصاص داشت. از طرفی فردگرایی و ستاره پردازی یکی از خصوصیات روزنامه نگاری جنجالی به شمار می رود. بررسی ما نیز نشان داد که عنصر “که” بیشترین سهم را در مطالب روزنامه ها با 63.9 درصد دارد.
داشتن منبع در خبر یکی از ویژگی های مهم روزنامه نگاری حرفه ای به شمار می رود اما 74.5 ٪ مطالب روزنامه ها بدون ذکر منبع بودند. یکی از دلایل این موضوع را می توان وابستگی بیش از حد روزنامه های ورزشی به اخبار خبرگزاری ها دانست که به خاطر کم بودن تعداد روزنامه نگاران و در مقابل زیاد بودن صفحاتی که باید به تامین مطلب برای آن بپردازند، این مشکل پدید می آید و بهترین حالت برای فرار از مشخص شدن این وضعیت را می توان ذکر نکردن منبع دانست. تولید محتوای این نشریات براساس ذکر مستقیم منبع حدود 20 ٪ از کل مطالب روزنامه ها بود.
در شرایطی که رعایت اصول روزنامه نگاری اصل مهمی در روزنامه نگاری حرفه ای به حساب می آید، 34 ٪ از مطالب روزنامه ها به هماهنگی میان تیتر و لید توجهی نداشتند، 59.9 ٪ اصول نگارش تیتر را رعایت نکرده و 20.8 ٪ هم اصول لیدنویسی را رعایت نکرده بودند. هر چند از نظر هماهنگی میان مضمون و تیتر، تنها 8.6 درصد از مطالب هماهنگی نداشتند و 91.4 درصد این اصل را رعایت کرده بودند.
استفاده از زبان رسمی مورد دیگری است که روزنامه های ورزشی به آن نمی پردازند. 82.2 ٪ از مطالب این روزنامه ها دارای لحن عامیانه، محاوره ای و ساده بودند.
از طرفی نشانه های روزنامه نگاری جنجالی از وجود هیجان و عواطف در نوشته ها حکایت دارند و در نزدیک به نیمی از مطالب نشریات ورزشی نیز عواطف و احساسات در مطلب غلبه داشتند.
با این شرایط می توان نتیجه گرفت که روزنامه های مورد بررسی نگاه عمقی و جدی مورد نظر روزنامه نگاری حرفه ای را ندارند و درصد بسیار پایینی از این روزنامه ها به چرایی و چگونگی مطالب می-پردازند. داشتن منبع و اعتبار منبع در درصد پایینی از مطالب روزنامه ها به چشم می خورد. از نظر اصول روزنامه نگاری نیز برخی ایرادات مثل هماهنگی نداشتن تیتر و لید به علاوه رعایت نکردن اصول نگارش تیتر و لید در این روزنامه ها به چشم می خورد. در نهایت یکی از مهمترین ویژگی های روزنامه نگاری جنجالی که پرداخت احساسی و لحن ساده و محاوره ای است نیز در مطبوعات مورد بررسی به چشم می آید به طوری که اکثر مطالب با لحن ساده و محاوره ای و نیمی از مطالب با رویکردی احساسی نگارش شده اند.
از نظر جنبه های محتوایی و اخلاقی هم در شرایطی که در روزنامه نگاری حرفه ای گرایش به نقد و تحلیل بیشتر است، نتایج این تحقیق نشان داد که در مجموع 6.7 ٪ مطالب روزنامه های ورزشی را نقد و تحلیل تشکیل می دهد و تمرکز اول بر روی خبر و در مرحله دوم بر روی مصاحبه است.
همانطور که در ویژگی های روزنامه نگاری حرفه ای به آن اشاره شد، توجه روزنامه نگاری حرفه ای به ژانرهای فرایندمدار است در شرایطی که 98 ٪ مطالب روزنامه های ورزشی را مطالب رویدادگرا تشکیل می دهند. حاشیه پردازی یکی از ویژگی های اصلی روزنامه نگاری جنجالی است که نشریات ورزشی هم بیشتر حجم محتوای مطالب خود یعنی 38 ٪ را به مطالب حاشیه ای اختصاص می دهند که از شوخی های کنار زمین بازیکنان با یکدیگر، ناراحتی های کوچک خارج از زمین و احوالپرسی تا حتی مسائل شخصی بازیکنان و مربیان را در بر می گیرند.
در مجموع 29 درصد مطالب جهت گیری مثبت و منفی داشتند اما 69.9 درصد مطالب جهت گیری خنثی داشتند. 14.5 درصد مطالب از مضامین و اصطلاحاتی استفاده کرده بودند که می توانند به ترویج رقابت ناسالم میان تیم ها منجر شوند. در 28.2 درصد مطالب جبهه گیری و وارد کردن اتهام به تیم ها و افراد دیده می شود.
همچنین 75 درصد از سوژه های اصلی صفحه اول این نشریات را تیم های پرسپولیس و استقلال تشکیل می دهند.
بر این اساس نتیجه گرفته می شود که فرایندگرایی به عنوان یکی از ویژگی های روزنامه نگاری حرفه ای سهم بسیار کمی (2 درصد) در روزنامه های مورد بررسی دارد. حاشیه پردازی به عنوان یکی از ویژگی-های محتوایی روزنامه نگاری جنجالی در این روزنامه ها به چشم می خورد و مخاطب محوری به عنوان یکی دیگر از ویژگی های روزنامه نگاری جنجالی نیز از درصد بالای سوژه اصلی صفحه اول این روزنامه ها قابل نتیجه گیری است. دو تیم فوتبال پرسپولیس و استقلال به عنوان پرطرفدارترین تیم های ورزشی ایران شناخته می شوند. اینکه اولویت اول رسانه های ورزشی به این دو تیم اختصاص دارد و در مقابل سایر ورزش ها یا موضوعات کلان ورزشی سهم ناچیزی (کمتر از 5 درصد) از سوژه اصلی صفحه اول این روزنامه ها را به خود اختصاص داده اند، نشان از تمرکز این رسانه ها بر خواست مخاطب دارد.
جهت گیری، وارد کردن اتهام و همچنین استفاده از مضامین و اصطلاحاتی که به رقابت ناسالم میان تیم ها منجر شود، هر چند اکثریت مطالب روزنامه های مورد بررسی را در بر نگرفته اند اما در حدود 15 تا 30 درصد مطالب به چشم می خورند.
همچنین از نظر جنبه های صوری یکی از ویژگی های نشریات جنجالی، قطع کوچک این نشریات است اما پنج روزنامه مورد بررسی این تحقیق در قطع بزرگ چاپ می شوند. ضمن اینکه این روزنامه ها به صورت تمام رنگی چاپ می شوند و تنها در برخی مواقع صفحات میانی آنها برای صرفه جویی اقتصادی به صورت سیاه و سفید چاپ می شوند.
از طرفی براساس یافته های تحقیق 41.8 درصد مطالب دارای عکس بوده اند و 58.2 درصد فاقد عکس بوده اند. اما در شرایطی که یکی از ویژگی های روزنامه نگاری جنجالی صفحات اول پوستر مانند عنوان می شود، 73.3 درصد صفحه اول روزنامه های مورد بررسی جلوه غالب تصویری داشته اند و 23.3 درصد نیز تلفیقی از تصویری و کلامی بوده اند.
با این شرایط می توان نتیجه گرفت که روزنامه های ورزشی مورد بررسی به طور کامل جنبه های صوری مختص نشریات جنجالی را ندارند اما از جنبه صفحه اول که با تصاویر بزرگ به دنبال جلب نظر مخاطب هستند، ویژگی نشریات جنجالی را دارا هستند.
به طور کلی دارا بودن نشانه های روزنامه نگاری جنجالی و عامه پسند به موضوع صنعت فرهنگی و زمان زدگی باز می گردد و ادگار مورن هم براساس آن به نقش تخدیر کننده و سازگار کننده رسانه های مدرن اشاره می کند که با سرگرم کردن مردم، آنها را از پرداختن به موضوعات جدی تر باز می دارند.
روزنامه های ورزشی مورد بررسی ما هم نشانه هایی از روزنامه نگاری جنجالی را در خود داشتند و از طرفی طبق یافته های تحقیق مشخص شد که بیشترین درصد مطالب یعنی 38.8 درصد محتوای روزنامه های مورد بررسی را مطالب حاشیه ای به خود اختصاص داده اند و کارکرد 39.3 درصد مطالب نیز سرگرمی است. همچنین 98 درصد مطالب ماهیت رویدادگرا داشته اند و سهم مطالب فرایندمدار بسیار ناچیز بوده است.
ستاره سازی و شخصیت سازی نیز یکی از مواردی است که در نظریه زمان زدگی مد نظر این تحقیق بود. بنابر نظریه زمان زدگی، افراد مخصوصا جوانان از ستاره ها و هنرپیشه ها با دو اصل معروف روانشناسی همانندجویی و برون فکنی تقلید می کنند.
یافته های تحقیق ما نیز نشان داد که ارزش خبری شهرت با 42.4 درصد در رده اول و ارزش خبری تلفیقی برخورد+ شهرت هم بعد از دربرگیری در رده بعدی ارزش خبری مطالب قرار دارند. عنصر خبری “که” نیز در 63.9 درصد مطالب دیده می شود و بالاترین سهم را در عناصر خبری به خود اختصاص داده است. همچنین در 51.2 درصد مطالب خصوصیات قهرمان پردازی به چشم می خورد. سبک مصاحبه نیز با تنها 4 درصد اختلاف بعد از خبر دومین سبک ارائه مطالب بوده است. به طوری که 36.3 درصد کل مطالب روزنامه ها را مصاحبه تشکیل می دهد.
با این اوصاف بحث ستاره سازی و شخصیت سازی که در نظریه زمان زدگی به آن اشاره شد در مطبوعات مورد بررسی ما نیز با درصدهای فوق قابل تایید هستند.
گاهی ستاره پرستی و همانندجویی به حدی می رسد که باعث ایجاد آسیب هایی جدی می شوند، مرگ کودک 8 ساله طرفدار استقلال که به خاطر فشار ناراحتی ناشی از خداحافظی فرهاد مجیدی در سال جاری جان خود را از دست داد و مواردی از این دست که در سالیان گذشته نیز اتفاق افتاده اند، مثال هایی از آسیب هایی است که بحث ستاره سازی و قهرمان پردازی با شدت گرفتن در رقابت خبری رسانه ها به چشم می خورند.
بخشی از گزارش مربوط به این کودک استقلالی به خوبی این نکته را که” جوانان با همذات پنداری چنان تحت تاثیر شخصیت قرار می گیرند که خویشتن را فراموش می کنند” نشان می دهد: ” احمد، وقتی تماشاگر بازی استقلال و مس بود، با صحنه خداحافظی مجیدی مواجه شد. اتفاقی که نمیتواند باور کند، بر سرش میزند، گریه میکند. تا دو روز لب به غذا نمیزند. غصه میخورد، اشک میریزد و حرفی هم نمیزند تا اینکه در نهایت دچار سکته قلبی میشود. خانواده او را به بیمارستان بوعلی میبرند. احمد در بخش ccu بیمارستان بوعلی بستری میشود.
در حالیکه نیمه بیهوش است از او میپرسند، میخواهی با فرهاد مجیدی تماس بگیریم تا با او حرف بزنی و احمد دستی به نشانه بله تکان میدهد. ساعاتی بعد این احمد است که دیگر روی زمین وجود ندارد. پرواز میکند به آسمانی که آبی است. باورش تلخ است، باورش سخت است که هوادار معلول استقلال طاقت خداحافظی مجیدی را ندارد و آنقدر غصه میخورد که به یک باره دچار سکته میشود.”(خبرآنلاین، 13 آبان 1392)
از طرفی در نظریه انبوه خلق اعتقاد بر این است که برای تشکیل انبوه خلق تنها تجمع کافی نیست و بعضی عوامل تحریک کننده هم لازم است. همانطور که تیم های ورزشی با داشتن یک رهبر به عنوان انبوه خلق فعال شناخته می شوند، هواداران ورزشی هم با داشتن یک لیدر در همین دسته جای می گیرند.
در این میان می توان از مطبوعات ورزشی به عنوان یک عامل تحریک برای تماشاگران نام برد. همانطوری که تحقیقات قبلی نشان داده اند که مخاطبان براساس برخورد غیرمنصفانه نشریات ورزشی احساس اجحاف کرده، بر اثر مطالعه نشریات ورزشی خشمگین شده و خشم خود را در ورزشگاه بروز داده اند. (صفابخش، 1387) در بررسی رسانه های ورزشی با چند متغییر مثل نوع تیتر، استفاده از مضامین و اصطلاحاتی که می تواند رقابت ناسالم را ترویج کند و وارد کردن اتهام یا جبهه گیری مقابل اشخاص، تیم ها و گروه ها می توان به این موضوع پرداخت.
نتایج تحقیق نشان داد که 22.4 درصد تیترهای مطالب را تیترهای اقناعی تشکیل می دهند، 14.5 درصد مطالب از مضامین و اصطلاحاتی استفاده می کنند که می تواند رقابت ناسالم را ترویج کند و 28.2 درصد مطالب افراد را متهم کرده یا مقابل آنها جبهه گیری دارند. جالب اینجا است که روزنامه استقلال به عنوان رسانه اختصاصی باشگاه پرطرفدار استقلال، بیشترین درصد تیترهای اقناعی را در میان روزنامه های مورد بررسی داشته است.
البته با توجه به اینکه در حدود 70 تا 80 درصد مطالب نشانه های فوق را ندارند، در حد بررسی ما نمی توان مطالب رسانه ها را عامل مستقیم تحریک انبوه خلق در ورزشگاه ها دانست.
همچنین گوستاو لوبون مطبوعات را از محرک های مهم در امر آموزش توده های مردم می داند که در جوامع جدید از آموزش گرایی به اخبارگرایی و انتشار سرگرمی و شایعات روی آورده اند.
از این جهت مطبوعات ورزشی کمترین کارکرد را در زمینه آموزشی با تنها 0.2 درصد مطالب داشته اند و می توان گفت با تعداد 30 مطلب از 10219 مطلب مورد بررسی در اندازه انگشت شماری مطالب با کارکرد آموزشی داشته اند.
نظریه کارکردگرایی نیز چهار کارکرد اصلی را برای مطبوعات بر می شمارد. کارکرد اطلاع رسانی در روزنامه های مورد بررسی ما با 60.4 درصد در رده اول و کارکرد سرگرمی با 39.3 درصد در رده دوم کارکرد مطالب قرار داشت. همانطوری که مشاهده می شود، کارکرد سرگرمی بر دیگر کارکردهای روزنامه های ورزشی غالب نیست و اطلاع رسانی نقش اول را دارد. طبق پیش بینی کارکردهای آموزش و راهنمایی در رده های آخر با کمتر از 0.5 درصد مجموع مطالب قرار داشتند.
همچنین در سبک ارائه مطلب هم مشخص شد که تنها 6.7 درصد مطالب را نقد، تحلیل و انواع مقاله تشکیل می دهد و به این ترتیب با نقد و تحلیل وقایع، آگاهی لازم برای برخورد با مسائل ورزشی به هواداران به عنوان مخاطبان اصلی این رسانه ها به اندازه قابل توجهی داده نمی شود.
در نظریه چارچوب بندی نیز اعتقاد بر این است که رسانه ها تمرکز خود را روی موضوعات و رویدادهای خاصی می گذارند و به آنها شکل و چارچوب می دهند.
در انجام پایان نامه روزنامه نگاری حاضر استفاده از کلمات خاص مربوط به جنگ در روزنامه های ورزشی مورد بررسی قرار گرفت که در حقیقت صحنه رقابت ورزشی را به میدان جنگ تشبیه می کنند.
طبق بررسی ها این نوع کلمات در 17.9 درصد از مطالب روزنامه های ورزشی دیده می شود. به خصوص در گزارش های مربوط به مسابقات که بیش از سایر مطالب این چارچوب دهی به چشم می خورد.
زمانی که میدان ورزش به صحنه جنگ تشبیه شود، ستاره های ورزشی هم به قهرمانانی تبدیل می شوند که در نظریه زمان زدگی آنها را با خدایان المپ نشین مقایسه کرده بودند. در همین راستا قهرمان پردازی هم در 51.2 درصد مطالب روزنامه ها به چشم می خورد.
همچنین گفته می شود چارچوب بندی به معنی انتخاب بخشی از واقعیت برای پرتو افکنی و قرار دادن بخش های دیگر در سایه است، اختصاص بیشترین حجم محتوای مطالب به مسائل حاشیه ای با 38.3 درصد نشان می دهد که مطالب اساسی و فنی در سایه قرار دارند و این را به ذهن متبادر می کند که میدان ورزش تنها صحنه حواشی است. در حالی که شاید برای مثال در یک مسابقه فوتبال 5 یا 6 دقیقه به حواشی اختصاص داشته باشد و 85 دقیقه به بازی بدون حاشیه بگذرد اما تمرکز روی حواشی، شرایط را معکوس به مخاطب نشان می دهد.
بوردیو در نظریه میدان های ورزشی خود ذکر می کند که ورزش ابزاری برای مشغول نگه داشتن نوجوانان و جوانان است. در حال حاضر 10 روزنامه ورزشی متنوع با حجم بسیار زیاد مطالب در ایران چاپ می-شوند، به طوری که تنها در شماره های نمونه تحقیق جاری به بررسی بیش از 10 هزار مطلب پرداختیم که همین عدد نشانگر حجم بالای مطالب این روزنامه ها است.
این روزنامه ها به خصوص هواداران دو تیم پر طرفدار پرسپولیس و استقلال را هدف گرفته اند و در کنار آنها سایر تیم های فوتبال معروف در شهرستان ها مانند تراکتورسازی، سپاهان و نماینده آبادان وجود دارند که مسائل مربوط به آنها با زندگی طرفداران گره خورده اند.
هر چند ورزش از یک طرف می تواند حس همگرایی جمعی را اشاعه دهد اما چارچوب های احساسی، جنگی، قهرمان پردازانه و مبتنی بر ستاره ها که طبق نتایج این تحقیق در روزنامه های ورزشی به رویدادها و اخبار داده می شود، مردم را به سمتی سوق می دهد که به جز پیروزی تیم خود به چیز دیگری نیندیشند. همین درگیر کردن اذهان با برد و باخت یا مسائل ریز و حاشیه ای مربوط به تیم ها و به خصوص ستارگان را می توان مثالی از میدان ورزشی مورد نظر بوردیو دانست که به مشغول نگه داشتن توده ها پرداخته و مطبوعات ورزشی به عنوان وسیله ای برای تحقق این جریان عمل می کنند.
همچنین در نظریه میدان اعتقاد بر این است که رسانه های ورزشی با پذیرفتن قواعد بازی به صورت یکسان عمل می کنند اما در مقایسه میان روزنامه ها، تفاوت هایی در سبک مطلب، عناصر و ارزش های خبری، نوع تیتر، محتوای مطلب و لحن نوشته ها دیده می شود.
هر چند به طور کلی این تفاوت ها در حدی نیست که بتوان از آن به عنوان حرکت برخلاف قواعد بازی نام برد.