انجام پایان نامه مهندسی سیستم و انجام پایان نامه در هر رشته ای را می توان با داشتن نمونه کار به راحتی پیش برد. در این بخش از آموزش انجام پایان نامه مهندسی سیستم سعی در ارائه نمونه فصل 5 پایان نامه داریم تا علاقه مندان بتوانند با ذکر منبع از این فایل که در سال 89 در دانشگاه صنعتی اصفهان به سرانجام رسیده است در انجام پایان نامه مهندسی سیستم خود استفاده نمایند.
نتيجه گيري حاصل از انجام پایان نامه مهندسی سیستم حاضر
مقايسه امتياز هاي بدست آمده براي استراتژي هاي تحليل SWOT در معيارهاي پنج گانه نشان مي دهد که معيار “هماهنگي” با امتياز 56/7 ، حسن اصلي تدوين استراتژي توسط تحليل SWOT بوده و هماهنگي استراتژي ها با عوامل داخلي و خارجي مزيت اصلي اين تحليل قلمداد شده است. پس از معيار هماهنگي، معيار “تدوين و به روز رساني استراتژي ها” با امتياز 7 قرار دارد. اين نتايج معقول به نظر مي رسند، زيرا همانطور که قبلاً عنوان شد، اتصال فاكتورهاي داخلي و خارجي براي توليد استراتژي و افزايش ديد مديران در طول فرآيند تدوين استراتژي جهت شناخت بخش هاي مختلف سازمان و انجام اقدامات بهتر، از مزاياي اصلي تدوين استراتژي توسط تحليل SWOT مي باشد.
پس از معيارهاي فوق، معيارهاي “امکان پذير بودن”، “ثبات و سازگاري” و “منابع و مزيت رقابتي” با امتيازهاي 6 ، 92/5 و 7/4 قرار دارند. همانطور که ديده مي شود، معيار “منابع و مزيت رقابتي” کمترين امتياز را بين معيارها دارد. اگرچه توجه به مزيت رقابتي در تدوين استراتژي ها توسط تحليل SWOT، به ديد و شناخت مديران نسبت به منابع و مزيت رقابتي سازمان نيز مربوط مي شود، اما به هر حال عدم توجه کافي تحليل SWOT به منابع و مزيت رقابتي، يکي از ضعف هاي اصلي آن به شمار مي-آيد. همانطور که قبلاً بيان گرديد اين مسئله يکي از دلايل اصلي انجام پژوهش حاضر مي باشد.
همچنين مقايسه امتياز هاي بدست آمده براي مدل تلفيقي در معيارهاي پنج گانه نشان مي دهد که معيار “منابع و مزيت رقابتي” با امتياز 10، حسن اصلي تدوين استراتژي توسط مدل تلفيقي بوده است. با توجه به اين که چهار معيار ديگر نيز رتبه هايي بين 7 تا 8 دارند، مي توان به کارايي نسبي مدل تلفيقي در تدوين استراتژي هاي شرکت پي برد.
با بررسي تطبيقي امتياز معيارها براي استراتژي هاي بدست آمده از دو رويکرد تحليل SWOT و مدل تلفيقي، مشخص مي شود که در معيارهاي ” ثبات و سازگاري “، ” هماهنگي ” ،” امکان پذير بودن ” و” منابع و مزيت هاي رقابتي “، مدل تلفيقي داراي وضعيت بهتري مي باشد. به خصوص تفاوت در امتياز معيار “منابع و مزيت هاي رقابتي” بسيار قابل توجه مي باشد. چرا که اين معيار با امتياز 7/4 کمترين امتياز را در بين امتيازهاي معيار براي تحليل SWOT دارا مي باشد، اما همين معيار با امتياز 10 بالاترين امتياز را در بين امتيازهاي معيار براي مدل تلفيقي در اختيار دارد.
در کنار چهار معيار فوق، معيار “فرآيند تدوين و به روز رساني” داراي وضعيت مشابهي در دو رويکرد تحليل SWOT و مدل تلفيقي مي باشد. همچنين مقايسه تطبيقي امتياز زيرمعيارها در دو مدل، نشان مي دهد که تنها در دو زير معيار “زمان و هزينه تدوين” و “سهولت به روز رساني” تحليل SWOT داراي برتري اندکي مي باشد. همچنين در دو زيرمعيار “هماهنگي با عوامل خارجي” و “منابع مالي” وضعيت مشابهي براي دو روش وجود دارد. در چهارده معيار باقيمانده استراتژي هاي تدوين شده توسط مدل تلفيقي داراي برتري مي باشند. خصوصاً در زيرمعيارهاي “حفظ و توسعه منابع” ، “بکارگيري منابع” ، “خلق مزيت رقابتي” و “ثبات استراتژي ها” برتري مدل تلفيقي قابل توجه مي باشد.
در نهايت با مقايسه نمره نهايي بدست آمده براي مدل تلفيقي و تحليل SWOT که به ترتيب برابر با 94/7 و 17/6 مي باشد، مي توان به برتري کلي مدل تلفيقي پي برد. به طور کلي، نتايج کليه مقايسات انجام شده نشان ميدهد که پاسخ به تمامي سؤالات اين پژوهش مثبت مي باشد و اهداف پژوهش نيز برآورده شده است.
پس از بررسي و ارزيابي نتايج مدل، لازم است در مورد مقاصدي که در اين پژوهش از حيث حذف معايب تحليل SWOT داشتيم مطالبي ذکر گردد. در فصل سوم، 18 عيب تحليل SWOT بيان گرديد. در مراحل مختلف مدل تلفيقي ارائه شده در اين پژوهش، به حذف برخي از معايب فوق توجه گرديد. به عنوان مثال در اکثر مراحل مدل نظير “اجراي چارچوب VRIO”، “تعيين ارتباط بين عوامل چهارگانه و منابع سازمان” ، ” استخراج گزينه هاي استراتژي” و “هدف گذاري وضعيت رقابتي منابع” به معايب 1 و 2 توجه شده است. عيب 15 در مراحل “تعيين ارتباط بين عوامل چهارگانه و منابع سازمان” و ” استخراج گزينه هاي استراتژي” مورد توجه قرار گرفته است. همچنين مرحله ي “غربال سازي عوامل” بر روي حذف معايب 3، 4، 5، 10 و 17 تمرکز دارد. بنابراين حذف بيش از نيمي از معايب تحليل SWOT در توسعه مدل مورد توجه بوده اند.
پياده سازي مدل پيشنهادي در شرکت بين المللي مهندسي سيستم-ها و اتوماسيون و تدوين استراتژي هاي مبتني بر تحليل SWOT و رويکرد مبتني بر منابع، نتايجي را به همراه داشت. اين نتايج با تقسيم استراتژي هاي تدوين شده به چهار دسته زير، قابل بيان مي باشند:
- برخي از استراتژي ها با استراتژي هاي کنوني شرکت تطابق زيادي دارند. به عنوان مثال مي توان استراتژيهاي مربوط به ارتقاء سيستم کنترل کيفي، بهبود سيستم ارتباط با مشتري و توسعه سهم بازار در صنايع فولاد کشور را نام برد.
- برخي از استراتژي ها به صورت مدون در استراتژي هاي کنوني شرکت وجود ندارد، اما به صورت ضمني در فعاليت ها و برنامه هاي شرکت ديده مي شود. به عنوان مثال “ارتقاء سيستم بروز رساني تکنولوژي ها” از اين دسته مي باشد.
- برخي از استراتژي هاي تدوين شده، در استراتژي هاي کنوني شرکت وجود ندارند و مسيرها و جهتگيريهاي جديد ي را در برنامه ها و فعاليت هاي شرکت پيشنهاد مي دهند. به عنوان مثال “توليد محصولات اختصاصي” و “حرکت به سمت ارائه راه-حل هاي جامع اتوماسيون صنعتي” نمونه هاي بارز اين دسته مي باشند که مورد قبول مديريت شرکت قرار گرفته و در استراتژي هاي آينده شرکت مورد توجه قرار خواهند گرفت.
- برخي از استراتژي هاي کنوني شرکت در بين استراتژي هاي تدوين شده توسط مدل تلفيقي جايي ندارند. بارزترين نمونه ي اين دسته “ارائه ي خدمات در خارج از کشور” مي-باشد. اگرچه اجراي استراتژي مذکور در مراحل مقدماتي قرار دارد، اما نتايج حاصل از اين پژوهش، تا حد زيادي منجر به تجديدنظر مديريت امور اتوماسيون در مورد اجراي اين استراتژي گرديد.