انجام پایان نامه تعلیم و تربیت اسلامی
انجام پایان نامه تعلیم و تربیت اسلامی بخش های مختلفی دارد. در این بخش از آموزش انجام پایان نامه تعلیم و تربیت اسلامی سعی در آموزش بخش نتیجه گیری پایان نامه با ارائه نمونه کار داریم. انجام پایان نامه تعلیم و تربیت اسلامی حاضر در سال 93 در دانشگاه علامه به سرانجام رسیده است. علاقه مندان به انجام پایان نامه در این رشته می توانند با ذکر منبع از این فایل در نوشتن پایان نامه خود استفاده نمایند.
نتایج
انجام پایان نامه تعلیم و تربیت اسلامی حاضر ، مشتمل بر دو سؤال بوده که در فصل چهارم ، مورد بررسی قرار گرفته است . در این قسمت نتایج حاصل شده از انجام پایان نامه تعلیم و تربیت اسلامی حاضر که حول محور این سؤالات است همراه با دیگر نتایج به دست آمده در فصل مذکور را معرفی خواهیم کرد .
نتایج به دست آمده در فصل چهارم : فصل چهارم که قلب تحقیق جاری بوده ، مشتمل بر دو بخش و پاسخگویی دو سؤال است که در این تحقیق ، مورد بررسی قرار گرفته اند .
خلاصه نتایج مربوط به سؤال اول
از مجموع آراء استاد مطهری اینگونه استنباط می گردد که : در باطن انسان نیرویی نهفته است که اگر درست به کار گرفته شود اخلاق خوب را می شناسد و التزام به آنها را به صلاح جامعه و از کمالات نفسانی خود می داند . اخلاق زشت را نیز می شناسد و ارتکاب آن ها را به زیان زندگی دنیوی و نفسانی خود جامعه می داند و اجتناب از آن ها را لازم می شمارد . این نیروی ارزشمند عقل است . نفس انسان اگر بهره ای از خرد داشته باشد ، به تمام واقعیت های زندگی خردمندانه نظر می کند . هدف اصلی زندگی دستیابی به کمال و سعادت است . حال اگر خواسته های حیوانی و شهوات نفسانی بخواهند عقل انسان را دربند کشند و او را اسیر خواهش هایشان کنند ، رسیدن به کمال ممکن نخواهد بود . انسان برای اینکه از چنگال شهوات تباه کننده جسم و جان و عقل و ایمان و دنیا و آخرت نجات پیدا کند ، راهی جز تقویت جانب نیروی عقل ندارد . انسان باید از منطق پیروی کند، زیرا انسان در کاری که از روی منطق صورت می گیرد حساب و پیش بینی های لازم را کرده ، نور افکن عقل و اندیشه خود را به اطراف انداخته و جوانب و اطراف کار را تحت نظر گرفته است . نزدیک شدن به حکومت منطق دلیل بر پختگی و تکامل روح است . هر چه از عمر انسان می گذرد منطق در وجودش بیشتر قوّت می گیرد البتّه تنها گذشت زمان لازم نیست که انسان را مرد منطق کند بلکه این فضیلت اخلاقی همانند دیگر فضایل اخلاقی تمرین و ممارست و مجاهدت لازم دارد . اندوخته علمی و سرمایه فکری لازم است و انسان باید مدّتی با زحمت خود را وادار کند که در پیشامدها و تصمیمها زیاد فکر کند تا عواقب و نتایج کاری را کاملاً نسنجد به هیجانات درونی خود ترتیب اثر ندهد .
اخلاق کامل ، اخلاقی است که بر اساس نیرومندی عقل و نیرومندی اراده باشد و میلهای فردی ، میلهای نوعی و اشتیاقها همه تحت کنترل عقل و اراده باشد . و کار اخلاقی کاری است که به حکم عقل صورت گرفته باشد و انسانهای اخلاقی یعنی کسانی که عقل بر وجودشان حاکم است و شهوت و غضب همه رعیّت عقل اند یعنی از او دستور می گیرند . هر کار پسندیده ای که خردمندان ، آن را ستایش می کنند و انسان ها آن را اخلاق نیکو می خوانند ، پایه و اساسش خردورزی است .
خلاصه نتایج مربوط به سؤال دوم
در برآیند عواطف و احساسات زیباترین تجلیّات انسانی رخ می نماید . ایثار ، عشق ، گذشت ، فداکاری ، مهرورزی و … همه و همه حکایت از ناب ترین حالات انسانی دارند . احساسات و عواطف است که تحمّل زیست مشقّت بار را میسّر ساخته و زندگی راشیرین جلوه می کند .احساسات و عواطف منشأ بسیاری از جنبش های اجتماعی می باشد .
از نظر استاد مطهری اگر چه رویکرد عواطف به سوی غیر می باشد امّا در نهایت نتیجه نهایی آن مانند هر میل دیگر ، حصول لذّت در نفس می باشد که بازگشت آن به خود فرد است .از نظر ایشان عاطفه ، گذشت از حق مشروع خود به نفع دیگری است . نکته مهم در نقطه نظرات استاد مطهری این است که : معیار فعل اخلاقی این است که اختیاری و اکتسابی باشد نه غریزی . بدین قرار محبّت مادر نسبت به فرزند ، اگر چه قابل مدح و ستایش است امّا چون غریزی است ، نمی تواند مصداق عمل اخلاقی واقع شود .
ازطرفی از نظر استاد مطهری شمول اخلاق از دایره ی غیر دوستی فراتر است چراکه برخی اعمال نیکو وجود دارد بدون آنکه ربطی به غیر دوستی داشته باشد مانند عزّت نفس .
از نظر وی ، همانگونه که محبّت انسان امری تشکیکی است که متعلق آن فراتر از انسان می باشد ، انسان دوستی نیز عمل اخلاقی است که نیازمند تفسیر است . انسان دوستی یعنی هر انسانی به هر نسبت که از ارزشهای انسانی بهره مند است شایسته دوستی است .
روح انسان منشأ احساسهای اخلاقی است و چنانچه تحت تربیت اخلاقی قرار گیرد ، عواطف و احساسات لطیف تر و رقیق تر جلوه می کند . بسیاری از عواطف و احساسات انسانی ناظر به مسائل اخلاقی است و در
تربیت اخلاقی به واسطه شناخت ها و تأملات فکری تأثیر می گذارد برخورداری از عواطف و احساسات ، به خودی خود یک امتیاز و کمال وجودی برای انسان است امّا در عین حال در میان هیجانات و امیال انسانی ، برخی تمایلات غیر اخلاقی حضور دارند که عامل انجام رفتار نا صواب است به همین دلیل با توجّه به این امر که عواطف و احساسات همیشه هم سو با ارزش ها و هنجارهای کمالی واخلاقی نیست ، اگر عقلانیت به عواطف جهت ندهد ، چه بسا عواطف و احساسات به علّت تربیت نادرست ، انسان را به سوی انحطاط اخلاقی پیش برد . در الگوی دینی تربیت اخلاقی انسان برای تثبیت امور اخلاقی صرفاً با عواطف و احساسات رها نمی شود و همیشه نیروی اندیشه و تفکّر نسبت به راهبری این امور ، مسئولیت جدّی دارد . بهره مندی از بعد عاطفی در تربیت اخلاقی ، زمانی میسّر است که به پرورش طبیعی نیازهای عاطفی توجّه شود تا عواطف از رشدی مطلوب برخوردار شوند و احساسات عاطفی با تربیت صحیح به درستی جهت دهی شود .
با توجّه به آرای استاد مطهری اینگونه استنباط می گردد که : ایشان عواطف به دور از خرد را احساسی کاذب و ناپذیرفتنی دانسته اند زیرا به تدریج که قوای عقلانی پرورش می یابند، فضایل اخلاقی در ما ایجاد شده و به دنبال آن پاسخ های عاطفی ما با آنچه عقل تشخیص داده سازگار می گردند . از این رو به واسطه سازگاری بین عقل و عاطفه و در واقع تبعیت عواطف از عقل است که تمایلات طبیعی در حالت تعادل بوده و به کمک عقل می شتابند و الّا عواطف به تنهایی هیچ نقش انگیزشی و معرفتی در اخلاق ایجاد نمی کند .
جهت دانلود فایل کامل کلیک کنید
در صورت نیاز به مشاوره در زمینه انجام پایان نامه تعلیم و تربیت اسلامی با ما در ارتباط باشید.