انجام پایان نامه تعاون و رفاه اجتماعی | نمونه فصل 5 رساله دکتری

5
انجام پایان نامه تعاون و رفاه اجتماعی

انجام پایان نامه تعاون و رفاه اجتماعی

در راستای آموزش انجام پایان نامه تعاون و رفاه اجتماعی در این بخش نمونه فصل 5 رساله دکتری تعاون و رفاه اجتماعی ارائه شده است تا علاقه مندان به انجام پایان نامه تعاون و رفاه اجتماعی بتوانند با این فصل از رساله بیشتر آشنا شوند. انجام رساله دکتری حاضر در دانشگاه علامه و در سال 94 صورت گرفته است. علاقه مندان به انجام پایان نامه تعاون و رفاه اجتماعی می توانند از این فایل در انجام پایان نامه ارشد و یا رساله دکتری خود با ذکر منبع استفاده نمایند.

بخشی از متن در انجام پایان نامه تعاون و رفاه اجتماعی حاضر

در خصوص نگرش به فقرزدایی، رویکردی تک بعدی، آنهم از بیشتر از بعد اقتصادی، به مقوله فقرزدایی بوده است که متأسفانه این رویکرد سبب غفلت از ابعاد دیگر گردیده است و گفتمان‌های پس از انقلاب را در مسیری پر پیچ و خم در راستای فقرزدایی قرار داده است. گفتمان سازندگی نتوانست به طور كامل فقرزدایی را تحقق بخشد( هرچند نسبت به دولتهاي قبل و بعد قوي تر عمل كرد) زیرا این گفتمان با باور به توسعه نامتوازن بر مبنای توسعه‌ی اقتصادی و طرح توسعه آمرانه و از بالا به پائین، به صورت یک گفتمان تک‌سویه عمل کرد.( كه البته اقتضاي آن روز بود )
از بستر انتقادهاي وارده به دولت سازندگي در خصوص تاكيد بر توسعه اقتصادي، گفتمان اصلاح‌طلبی با تأکید بر توسعه سیاسی و جامعه مدنی به عنوان واکنشی در برابر سیاست‌های تعدیل اقتصادی دولت هاشمی، غیریت سازی نمود.
سیاست‌های تک سویه دولت خاتمی، در راستای تفوّق گفتمان توسعه سیاسی نيز، موجب شد تا فقرزدایی به مسئله‌ای ثانوی تبدیل شود و تاكيد بر آزادی در حوزه سیاسی، موجب شد تا این مسئله، در مقایسه با فراگفتمان انقلاب اسلامی جایگاهی حاشیه‌ای پیدا کند. بطوری که در این گفتمان، فقرزدایی در مقایسه با آزادی سیاسی از جایگاهی مرکزی در دولت اصلاحات برخوردار نبود و در برخی حوزه ها نیز به حاشیه رانده شد.
در پايان بايد گفت که پياده سازي روش تحليل گفتمان در مورد گفتمان هاي سازندگي و اصلاحات بايد گام ديگري هم بردارد و آن تعيين گفتماني است که اين دو گفتمان به ظاهر متفاوت هر دو از آن سرچشمه گرفته‌اند. به عبارت ديگر، در تحليل گفتمان، گام نهايي اين است که تعيين کنيم که کدام گفتمان بوده است که هم اين را توليد کرده است و هم آن را. کدام گفتمان بوده است که هم گفتمان سازندگي را توليد کرده است و هم گفتمان اصلاحات را؟
با نگاهي دقيق به دال‌هاي اين دو گفتمان (توسعه اقتصادي، توسعه سياسي، خصوصي‌سازي، قانونمداري، شهروندي، تعامل و تنش‌زدايي در سياست خارجي و …) در مي‌يابيم که گفتمان زيرين اين دو گفتمان همان ليبراليسم است که در پيوند با دال‌هاي فراگفتمان انقلاب اسلامي هويت جديدي يافته است. به عبارت ديگر، مفصل‌بندي بين دال‌هاي فراگفتمان انقلاب اسلامي و گفتمان ليبراليسم صورت گرفته است. در ليبراليسم، فقر دال مهمي نيست و در حاشيه دال‌هايي از قبيل خصوصي‌سازي و رشد اقتصادي و آزادي فردي و منافع شخصي و غيره مطرح مي‌شود. لذا در گفتمان‌هاي سازندگي و اصلاحات نيز شاهد حاشيه‌اي شدن بحث فقرزدايي و منوط کردن آن به تحقق ساير اهداف ليبراليسم هستيم.
با تمام انچه ذكر كرديم منازعه گفتماني ادامه خواهد يافت و هژموني يک گفتمان خاص موقتي است. براي مثال، بعد از دولت اصلاحات، دولت احمدي نژاد با گفتماني متفاوت به بحث فقر پرداخت و تلاش کرد که توجهات را از توسعه اقتصادي و سياسي به نحوه توزيع منعطف سازد (شعار معروف «آوردن پول نفت بر سر سفره هاي مردم»). گرچه اين گفتمان نيز به واسطه جهت‌گيري‌هاي پوپوليستي و سياست‌هاي غيرعلمي نتوانست گامي در جهت کاهش فقر بردارد اما نشان داد که منازعه گفتماني در رابطه با موضوع فقر ادامه خواهد يافت تا آنکه يکي از گفتمان‌ها هژمونيک شود؛ گرچه هژموني همواره موقتي و مقطعي است و نميتواند تا هميشه تداوم يابد.
لذا در مطالعه پديده فقر و سياست هاي فقرزدايي بايد به گفتمان هاي مربوطه توجه دقيق شود چون در واقع، اين گفتمان ها هستند که جهت‌گيري‌هاي کلي هر سياستي را تعيين مي‌کنند و نهايتا در عمل شاهد آثار عملي آنها هستيم. کاربرد عملي اين نگرش را ميتوان اين گونه خلاصه کرد که براي ارزيابي سياست هاي هر دولتي بايد به گفتمان آن دولت و رابطه آن با زمينه اجتماعي مربوط به آن گفتمان در سطح ملي در ايران (اينکه چه طبقات و گروههاي اجتماعي از آن گفتمان حمايت ميکنند و چه گروههايي با آن مخالفند و آن را نقد ميکنند) توجه کرد. زمينه اجتماعي هر گفتماني نهايتا مشخص ميسازد که چرا گروههاي اجتماعي خاصي از گفتمان خاصي حمايت ميکنند و با گفتمانهاي ديگر مخالفند.
سوالات فرعي
نظريه گفتمان را چگونه ميتوان براي تحليل گفتمان‌هاي سازندگي و اصلاحات در رابطه با فقرزدايي پياده کرد؟ به اين سوال در فصل 3 پاسخ داده شده است .
گفتمان دولت سازندگي در رابطه با فقرزدايي واجد چه خصوصياتي بوده است؟
گفتمان دولت اصلاحات در رابطه با فقرزدايي واجد چه خصوصياتي بوده است؟
به هر دو اين سوالات در فصل 4 پاسخ داده شده است.

پیشنهادات پژوهش

به فقرزدایی نگاه صرفا تک‌بعدی نشود باید همه ابعاد و زاویه‌ها آن را به طور یکسان مهم تلقی نمائیم. زیرا در گفتمان دولتها مشخص شد که هر دولت بر یک گفتمان خاص تأکید داشته است و تحقق فقرزدایی را یا از طریق توسعه اقتصادی (دولت سازندگی)، و یا توسعه سیاسی (دولت اصلاحات) دانسته‌اند و بدین طریق هر گفتمان هر دولت با گفتمان قبلی غیریت‌سازی کرده و سعی در ثبت و برجسته نمودن گفتمان خود داشته است.
در فقرزدایی شناسایی دقیق و اصولی مصادیق فقر و تلاش برای رفع آنها با توجه به بستر زمان و مکان امری ضروری است. زیرا مسائلی از قبیل، عدم دسترسی مناسب به امکانات، منابع و فرصت‌ها، توزیع ناعادلانه ثروت و درآمد، وجود ویژه‌خواری و انحصارات اطلاعاتی و اقتصادی، نابرابری جوامع شهری و روستایی در برخورداری از رفاه و معیشت، عدم بهره‌وری مناسب از عوامل تولید، نابرابری‌ها در زمینه اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و… به عنوان مصادیق فقر هستند که تلاش در راستای رفع آنها ضروری است.
دولتمردان در تصویب برنامه‌های توسعه، لوایح و مصوبات باید با استفاده از تجارب قبلی دولتها از شیوه‌های قیاسی و استقرائی به صورت توأمان یا ترکیبی استفاده کنند.
یک ضرورت مهم در مسیر فقرزدایی این است که امکان دخالتهای سلیقه‌ای، تصمیم‌گیری‌های آنی و لحظه‌ای، و نگرش فردمحور و تقلیل‌گرایانه نسبت به مسائل اجتماعی از بین برود. فقرزدایی، در کشور بدون یک نگرش جامع، برنامه‌ریزی شده، متکی بر دیدگاه‌های کارشناسی و علمی همراه با خرد جمعی و آراء عمومی غیرممکن است. در ضمن باید همخوانی برنامه‌ریزیها با آموزه های اسلامی و قوانین و کنواسیونهای بین‌المللی نیز در نظر گرفته شود. البته در برخی مسائل ممکن است که بین آموزه اسلامی و دیدگاه سازمانهای بین‌المللی هماهنگی کامل وجود ندارد، لذا در این شرایط اولویت با اصول اعتقادی اسلام است.

محدودیت های پژوهش

-نقد ايدئولوژي ، نقد قدرت و توجه به گروه هاي حاشيه ايي در تحليل گفتمان و در واقع روش كيفي موجب سختي بيش از پيش كار گرديده بود.
– در بررسی منابع و به جهت پرهیز از جبهه‌گیریهاي موجود در این خصوص، وقت زیادی جهت مقایسه این نقد و نظرهای متفاوت صرف شود تا در نهایت به یک جمع‌بندی جامع و علمی برسیم. از این رو محقق علاوه بر استفاده از تحلیل گفتمان به مثابه یک ابزار در فقرزدايي سعی داشت از منابع و پیشینه‌های موجود، مواردی را که جنبه علمی و پژوهشی داشته و بدون جهت گیری سیاسی می‌باشند در ارزیابی گفتمان‌های فقرزدايي در دولت هاي مذكور استفاده نمایند؛ که این فرایند، وقت و انرژی زیادی گرفت.

جهت دانلود فایل کامل کلیک کنید

در صورت نیاز به مشاوره در زمینه انجام پایان نامه تعاون و رفاه اجتماعی با ما در ارتباط باشید.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *